آسمون ریسمون

کلمات را می کاریم بر خاک دل تا گلی از آن بشکفد ,در خاک یا آسمان

آسمون ریسمون

کلمات را می کاریم بر خاک دل تا گلی از آن بشکفد ,در خاک یا آسمان

من در خوابِ دخترک کبریت فروش زندگی می کنم.... 

و با ترس هر روزه ی روشن شدن آخرین کبریت...... 

دستم بر روی دستت 

اما  

این بار  

نه به نشانه هم دلی 

بلکه به نشانه 

برتری....!

جبر

در جدایی من و تو 

نه من مقصر بودم 

نه تو 

تنها مقصر .....

اعداد بودند و اعلام 

تو از من شاعرانگی می خواستی و من در جبر احساسم مانده بودم!

نمی دانم آیا تو هم دلت برای من تنگ شده است 

یا مرا همینطور 

همینطور ....خسته 

همینطور...غمگین 

همینطور....بی تو 

...... دوست داری 

من که داغ دلم بر دلم مانده است..

زمانی به نظریات نسبی گرایان پی می بری که عده ای در اخبار  به هلاکت می رسند و عده ای به شهادت!

خلاصه حرف هایم در فراموشی تو .....!

آزادگی!

امام حسین آزاده بود ......

امام حسین برای حفظ آزادی شهید شد....... 

اما یه عده هنوز نفهمیدند که نباید ساعت ۱ نصف شب آدم و اسیر گوش دادن نوحه خودشون کنند!

اسمال یا اسمایل؟!!

من برای خنداندن تو می نویسم و تو به من می خندی!

سوت

سوت

سوت 

بی خیالی هم عالمی داره!!!

همیشه کسی هست که هنر را به ..... بکشه!

- چی می نویسی؟ 

- مینیمال! 

-چی چی مال؟ 

-مینیمال! 

-آهان یه چیزی تو مایه های ....... مال یا ......... مال!فهمیدم!

سرعت

تنها چیزی که از تو می خوانم آموزش پرورش شتر مرغ است!!

چگونه؟

دوست داشتن دستهایت را با شهوت دلم می پذیرم 

اما دوست داشتن چشمهایت را چگونه؟؟!

سکوت

صدا  دوربین    سکوت .... 

عمیق ترین مفاهیم در سکوت شکل می گیرند..!

چشم در چشم!

کتاب .کلاس.... 

انگشت کوچک دست راست .. 

اینها همه بهانست.... 

یاد چشمانت برایم کافی است......

:دی

- تا حالا دیدی یه پیر مرد برقصه؟ 

- آره بابام! 

- خوب پس هیچی....!

....

فکر می کنم دیگه وقتشه .... 

کار... 

پول.... 

آینده.... 

......زاده ی ذهنم سقط می شود!

انتظار

در روز آمدنت برایم بنفشه بیار! 

تا روز رفتنت را در روز آمدنت 

                                    گم کنم!

توهم...!

فکر می کنه خوب می نویسه... 

همیشه یک کاغذ و قلم میذاره کنارش و میره تو فکر 

خیلی دوست دارم بهش بفهمونم این راهی را که داره می ره من خیلی وقت پیش به مقصد رسوندم.........!